درختان ( شعر )
برای درختان .........
باد و سرمای پائیز
بهانه ی دیوانگی ست
برای سودن شاخه هایشان به هم
و دست دادن عاشقانه ی پنجه خشک برگها
در دم واپسین افتادن !
****
دیری نخواهدپایید
که با عشوه ای غمازانه
_ خمیازه خواهند کشید -
و در آغوش هم خواهندخفت
ریشه هایشان در زیر خاک
...... مخفیانه !!
و تنه ی عریانشان را
به شرمی فریبکارانه
کش و قوس خواهند داد
چون دخترکانی تازه قدکشیده
که چادر عروسیشان را میدوزند
- برای نوروز -
****
عریان میشوند
در باد پائیز رخوت
و می لرزند و خمیازه می کشند مرتعشانه
تا تنشان را
آلوده ی خوابی ابد کنند
.......... بی بهانه !
****
لخت می شوند
از رخت سرمای رعشه
و در هماغوشی با سایه ی خود
چادر سیاه تنهایی را
به سر می کنند انگار
در انتظار زمستانی سرد
- خودسرانه - !!
****
_